حضرت عشق

حضرت عشق ، بفرما ! که دلم خانه ی توست

حضرت عشق

حضرت عشق ، بفرما ! که دلم خانه ی توست

پایان انتظار



چشمم گریخت جاده به پایان نمی رسد

دستم به دستهای تو آسان نمی رسد

اینجا کجاست، تیره ترین نقطه زمین

اینجا که هیچ تشنه به باران نمی رسد

احساس می کنم که تب اوج در من است

این انتظار تلخ به پایان نمی رسد

پر می زنم به سمت صمیمی ترین غروب

دستم چرا به دست تو آسان نمی رسد


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد